به نام خداوند شعر و سخن
صفحه 42:
اَلمُعجَم: (واژه نامه):
أَخَذَ: گرفت، برداشت ذَهَبَ: رفت
ذَهَبتُ: رفتم
ذَهَبتَ: رفتی «مذکر»
ذَهَبتِ: رفتی «مؤنث»عَلَم: پرچم ـکِ: ـَت، ــِ تو «مؤنث»
صَدیقَتُکِ: دوستتاِشتَری: خرید
اِشتَرَیتُ: خریدم
اِشتَرَیتَ: خریدی «مذکر»
اِشتَرَیتِ: خریدی «مؤنث» رِسالَة: نامه غَسَلَ: شست لکِنْ: ولی أَصدقائی: دوستانم «مذکر» رَفَعَ: بالا بُرد، برداشت فُستان: لباس زنانه لِماذا: چرا، برای چه أَکَلَ: خورد سِروال: شلوار قَرَأَ: خواند
قَرَأتَ: خواندی
قَرَأتُ: خواندممَلابِس: لباس ها أَلف: هزار سوق: بازار قَمیص: پیراهن وَحدَکَ: تو به تنهایی «مذکر» أَم: یا شُکراً جَزیلاً: بسیار متشکّرم کانَ، کانَت: بود وَحدَکِ: تو به تنهایی «مؤنث» تُفّاح، تُفّاحة: سیب صَدیقاتی: دوستانم «مؤنث» کَتَبَ: نوشت ذَکَرَ: یادکرد عَباءَة: چادر لا فَرقَ: فرقی نیست